واقعیت‌های تلخ ساماندهی کارگران ساختمانی؛ تحلیل هویت مصالح فروشان

خانه|کارگری|واحدها

کد خبر: 1125831 ۱۴۰۰/۰۷/۰۴ ۰۸:۲۸:۳۲  A 

جمشید دیوسالار در یادداشتی متذکر شد؛

واقعیت‌های تلخ ساماندهی کارگران ساختمانی؛ تحلیل هویت مصالح فروشان

جمشید دیوسالار (مدیرعامل اتحادیه تعاونی صنفی استادکاران و کارگران صنعت ساختمان)، طی یادداشتی با اشاره به تاریخچه‌ی صنعت ساختمان و استادکاران و تقابل این دو گروه، به تحلیل هویت مصالح فروشان پرداخت که در حال حاضر با عنوان متولی ساماندهی کارگران ساختمانی اقدام به تاسیس انجمن‌های صنفی کارگران ساختمانی می‌کنند.

قبل از اینکه به احراز هویت مصالح فروشان، علی الخصوص فروشندگان مصالح ساختمانی بپردازم نگاهی اجمالی به گذشته صنعت ساختمان، استادکاران و تقابل تاکنون این دو گروه می‌نمایم.

از دهه ۳۰ تاکنون جامعه استادکاران و کارگران ساختمانی به شیوه‌های مختلفی هدایت و مدیریت شدند که این شیوه‌ها یا ناکارآمد و بدون نگاه به آینده بودند و یا پاسخگوی نیاز این قشر محترم و زحمتکش نبودند.

استادکاران قدیم که اصطلاحا به آن‌ها معمار می‌گفتند با نگاه سابقه کار و اعتبارشان در جامعه مسئولیت تامین مصالح ساختمانی کارفرما را نیز به عهده می‌گرفتند و عمدتاً یک رابطه اعتباری اجتماعی بین استادکار و فروشندگان مصالح برقرار می‌شد. معمولا در این رابطه که تا دو دهه قبل و حتی الان نیز در بعضی از استان‌ها برقرار می‌باشد استادکار همیشه مدیون یا بدهکار مصالح فروش باقی می‌ماند و روز به روز این دین باعث تسلط به استادکار از سوی مصالح فروش می‌گردید.

به تدریج با ازدیاد قشر استادکار و مصالح فروش فاصله‌ها نمایان‌تر گردید. دیگر کارفرمایان در مغازه‌های مصالح فروشی به استادکار دسترسی نداشتند و کارفرمایان راسا نسبت به تامین مصالح برای استادکار اقدام می‌نمودند و یا به اصطلاح مصالح را پای کار به استادکار تحویل می‌دادند.

از طرفی با ازدیاد تقاضای فروش مصالح و رشد صنعت ساختمان طی چند دهه اخیر مصالح فروشان همچنان در پی حفظ روش‌های قدیمی و جذب استادکاران با روش‌های تشویقی بودند و حتی پا را از این هم فراتر نهاده و در بعضی از استانها اقدام به تأسیس دفاتری برای گردآوری و مدیریت استادکاران و کارگران ساختمانی نمودند و این طور باب شده بود که هنگام خرید مصالح ساختمانی معرفی استادکار مدنظر نیز انجام می‌گرفت.

طبعاً دغدغه آن‌ها فروش مصالح ساختمانی و معرفی استادکارانی بود که صرفاً مصالح ساختمانی را از خودشان خریداری نمایند. بی‌شک این رابطه به دلیل خلأ ناشی از عدم مدیریت درست در جامعه نهادینه گردید، در صورتی که نگاه استادکار به عنوان به کار برنده مصالح با نگاه فروشنده مصالح به عنوان فروشنده یکسان نیست چراکه یکی به انجام کار فکر می‌کند و دیگری به فروش سود بیشتر.

مع‌الاسف در بعضی از شهرهای کشور مطابق با دیدگاه اشتباه سنتی، عده زیادی از مصالح فروشان خود را متولی و مرجع ساماندهی دانسته و اقدام به تاسیس انجمن‌های صنفی ذیل وزارت صنعت، معدن و تجارت نمودند، غافل از اینکه استادکاران و کارگران ساختمانی برخلاف مصالح فروش دارای مکان ثابتی برای کسب و کار نیستند لذا به همین دلیل قوانین صنفی شامل حال استادکاران و کارگران ساختمانی نمی‌گردد و در نتیجه صنف فروشندگان مصالح ساختمانی مطلقاً نمی‌توانند مرجع ساماندهی این قشر عظیم باشند. مضاف بر اینکه مطابق با مواد ۲ و ۳ و ۵ و ۱۸ و ۲۲ قانون بهبود مستمر محیط کسب و کار مصوب ۱۳۹۰ مجلس شورای اسلامی، وزارت تعاون کار و رفاه اجتماعی مکلف به شکل‌گیری تشکل‌های صنفی شاغلان بخش ساختمان گردید و بر همین اساس انجمن‌ها و تعاونی‌های صنفی تاسیس و مشغول به فعالیت می‌باشند.

با این وجود از سال ۱۴۰۰ که به فرموده مقام معظم رهبری (مدظله العالی) سال تولید، پشتیبانی‌ها و مانع‌زدایی‌ها نام گرفته است شاهد تحولی عظیم در حوزه ساماندهی استادکاران و کارگران ساختمانی خواهیم بود که طرح و برنامه آن در قالب طرح نظام استادکاری هم اکنون در مرحله تصویب و اجراست.

مع الوصف می‌توان مسیر ساماندهی استادکاران و کارگران ساختمانی را به دو بخش تقسیم نمود: قبل از اجرای طرح نظام استادکاری و بعد از اجرای طرح نظام استادکاری.

بی‌تردید نظام‌مند شدن سازندگان و زحمتکشان صنعت ساختمان دست اندازهای این مسیر را هموار کرده و این قشر را به سرمنزل مقصود خواهد رساند همچنین این نظام مندشدن، سنت گردآمدن استادکاران و کارگران ساختمانی کنار مصالح فروشان را معدوم و حباب خیال مصالح فروشان برای جمع‌آوری استادکاران و کارگران ساختمانی در جهت فروش مصالح و سود بیشتر را خواهد ترکاند.

امید است با مداقه مسئولین در جهت اجرای این طرح عظیم یک بار و برای همیشه منهجی درست برای آیندگان به ارمغان آورده باشیم. انشاءاللهانتهای پیام/

منبع: ایلنا